هرمز نو

دلمشغولی های یک جنوبی

هرمز نو

دلمشغولی های یک جنوبی

بدون شرح

همه چیز با یک تلفن شروع شد صدای ساجده کشمیری بود می گفت پنجشنبه بیست وپنجم بهمن جلسه نقدوبررسی اولین مجموعه شعرش است. با اینکه آخر هفته حسابی سرم شلوغ بود اما نمی توانستم دعوت ساجده را بی پاسخ بگذارم

وقتی به فرهنگسرای طوبی رسیدم متوجه شدم جلسه در سالن هنرمندان یعنی طبقه دوم برگزار می شود البته هنوز جمعیت زیادی نیامده بود و این فرصت خوبی بود تا با خانم کشمیری از نمایشگاه قالیچه های دستباف دیدن کنم. کم کم دوستان و علاقمندان از راه رسیدند و سالن کوچک هنرمندان تقریبا پر شده بود مسعود رحمتی جلسه را آغاز کرد واز ساجده کشمیری دعوت کرد تا چند شعر از مجموعه اش بخواند و در ادامه امین امیری ، علی آموخته نژاد،ایمانی وموسی بندری در مورد مجموعه ساجده کشمیری صحبت کردند و مقاله ای از سعید آرمات هم خوانده شد.

اما آنچه مرا برای نوشتن این جملات ترغیب کرد بدون شک نوشتن گزارش این جلسه نبود...در طول جلسه متوجه شده بودم که تقریبا تمام هماهنگی های این جلسه به عهده خود ساجده بوده است با خودم فکر می کردم در روزگاری که برای برگزاری یک جلسه نصف و نیمه اداری لشکری از کارمندان و متصدیان گسیل می شود چگونه یک دختر به تنهایی چنین جلسه خوبی را برگزار می کند؟

جلسه تمام شده بود از سالن بیرون آمده بودم و در حیاط فرهنگسرا با تعدادی از دوستان شاعرم خوش وبش می کردم که ناگهان چشمم به یک بنر چند متری که جلو ورودی فرهنگسرا آویزان بود افتاد دوستان شاعر که تعجب مرا دیدند توضیح دادند که امروز مراسم بزرگداشت مرحوم امیرزاده از شاعران رودانی است البته آنها هم مانند من اکنون باخبر شده بودند. توضیح بیشتر این نوشته ضروری نیست فقط دلم برای خودم دلم برای ساجده کشمیری که جلسه نقد او باید اینگونه برگزار شود و برای بسیاری از جوانان علاقمند به ادبیات در این استان سوخت.

 

...و دعوتتان برای خوانش شعری

امتحات دانشگاه و شروع ترم دوم پیش دانشگاهی تدریس و مشغله های فروان دیگر مرا از دنیای وبلاگ ها هم حسابی دور کرده است در عین حال چون تصمیم گرفته ام حداقل ماهی یک مطلب تازه داشته باشم  در این پست شما را به خواندن  دو تا از شعرهایم دعوت می کنم امیدوارم مورد پسندتان بیفتد

*« چتر بازها »

قراراست کجای این خیابان فرود بیاید ؟

باید احتیاط کند!

ممکن است این چتر ها باز نشوند

آن وقت این سیگارهای ( Wineston ) ببخشید مغز سرشان

کف این خیابان له می شود

اصلا به ما چه مربوط است

این ها«چترباز» شده اند

ناشیانه  فرود  می آیند

کف لیز ماشین تویوتا

دندان های مصنوعی شان پرت می شود روی خلسه شما

- حواستان کجاست خانم !

- دندان هایتان کلمات کتاب من را جویده اند

شما که چتر باز ناشی هستید

چرا در این خیابان فرود می آیید؟

چرا مغزتان را کف خیابان پخش می کنید؟

چرا دندان هایتان را

بله دندان ها

که راه افتاده اند در این خیابان و می جوند هر آنچه را سر راهشان باشد

بیچاره چتر ها ، بیچاره چتر باز ها .

 

* در منطقه هرمزگان به کسانی که کار قاچاق کالا می کنند گفته می شود در این شعر« زنان چترباز» مورد نظر است.

گل سحر

 

یه تکه حریر آبی آسمــونی

رو سر ماه روشن، وا رنگ مهربونی

 

صدای اذان بادن ،یه منبر بهارن

چادر نماز ماه و غایه جون فشونی

 

قبله نور و رحمت قبله ایِ یه محبت

سجاده ای که پهنن وا تارو پود جونی

 

گل سحر شکوفان چهم ستاره پیدان

غایه نماز صبحن ،ذکر خوشی بخونی

 

یه گل ناز رحمت، یه دریای محبت

بارون ابارت امشو، بارون مهربونی