« نوروز نامه »
(1)
خانه را می تکانیم
اتاق ها را
سقف ها را
روی بند رخت
آویزی از خانه های وارونه است
دلم را
خودم را
در کجای این بند بیاویزم؟
******
(2)
تخته فرش های منقوش
از دیوار بالا رفته اند
خود را
از ساختمان آویزان کرده اند
بر دیوارهای شهر
نقش وارونه ای از طرح سلیمان است
*****
برای آمدن عید
شهر دارد وارونه می شود
سلاااام اوووووووووووول به منم سر بزن
نوروزت نو
سلام. سال خوبی داشته باشی استاد
سلام
شما محکومید به۱۳۸۹ بار آزادی
سلام و گل
نوروز فرخنده ...
سلام
شما را به خواندن تن شعرهایم دعوت می کنم .امید دارم که تفاوت دید و لذت را در عشق و خواستگی تجربه کنید.
سلام
شما را به خواندن تن شعرهایم دعوت می کنم .امید دارم که تفاوت دید و لذت را در عشق و خواستگی تجربه کنید.
سلام
شما را به خواندن تن شعرهایم دعوت می کنم .امید دارم که تفاوت دید و لذت را در عشق و خواستگی تجربه کنید.
سلام استاد سال نومبارک
س 1: آیا می خواهید در عرض چند روز زندگی خود و خانواده ات از دست برود؟
س 2: آیا می خواهید که مورد نفرت خدا واقع و یا چیزی مورد نفرت «ملعون» را وارد شکم خود نمائید؟
س 3: آیا می خواهید که هر چه بدی و رذائل و بلایا و فقر و بیماریست بسویت سرازیر شود؟
سلام و شادباش سال نو بهاران خجسته باد
با امید به سالی بهتر و سبزتر برای همگی شما عزیزان
با مطلب کوتاه
سرحدی< >بندری به روزم
موفق بشی
سلام !
دعوتید ...
[گل]
سلام بر جناب شهرجوی عزیز وبزرگوار
سال نوی شما مبارک گرچه دیر امدم (اصلا کلا درگیر یک سری مسایل بودم )
راستی نیستد کم پیدایید
خیلی دلم براتون تنگ شده
شعرتون رو هم خوندم جسارت نباشه
اما هرچقدر رو به جلو بروی انتظارات از شما بیشتر می شود
نه اینکه شعرتان خوب نباشد اما به قوت شعرهای گذشته تان نبود
با سپاس
سلام کاکا.ممنون از حضورت.و خوشحالم از دیدن دوباره ت در ای دنیای مجازی .نوروزت خاش .اگم به نظرت یه خو فعلونت اذیت ناکردن ؟مخصوصا دو تا "است" ُ...دیر زمانی ن که نیما دنبال جایی بی آویختن اگشتن کاکا :به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده ی خود را؟...و دوباره دعوتی به خوانش اول شعر و تن تغزل هشتم
هنوز هم برای بهار عشق کاری نکردی