هرمز نو

دلمشغولی های یک جنوبی

هرمز نو

دلمشغولی های یک جنوبی

ناخودآگاه جزیره در حاشیه متن

متن زیر نگاه کبری فدوی به مجموعه شعر «جزیره در حاشیه متن » است کبری فدوی دانش آموخته رشته روانشناسی و از شاعران جوان مینابی است در این نوشتار او هم از نگاه شاعرانه خود بهره گرفته و هم نیم نگاهی به روانشناسی دارد.

همیشه ادبیات و روان شناسی رابطه تنگا تنگی داشته اند از همان زمان که ارسطو گفت : تراژدی ایجاد ترس و شفقت می کند و سبب کاتارسیس تخلیه ی هیجانی در خواننده میشود که حاصل آن نوعی پالایش یا تصعید است .این رابطه زمانی واضح تر میشود که یونگ به منظور جمع آوری شواهدی در تایید وجود کهن الگو به مطالعه رویاها ، اسطوره ها و سایر محصولات فرهنگی پرداخت و معتقد بود ناخود آگاه جمعی شامل کهن الگویی ها هستند که از پیشنیان به ارث برده ایم ، از جمله این کهن الگوها به مادر ، پدر ، خورشید ، قهرمان ، خدا و مرگ می توان اشاره کرد . که حتی شکسپیر هم در نمایشنامه هایش مفهوم ناخود آگاه را مطرح کرده است

زمانی که « جزیره در حاشیه متن » یداله شهر جو را می خواندم حس می کردم شخصی نا خود آگاه در جریان است که از مجموعه « یک صندلی مقابل دریا » شکل گرفته و در این مجموعه دارد به بالندگی میرسد .

شخصیت را میتوان الگوی اختصاصی و متمایز تفکر و هیجان و رفتار دانست که اسلوب شخصیتی تعامل با محیط فیزیکی و اجتماعی هر شخص را رقم می زنند . برای توصیف شخصیت هر کسی معمولا به ویژگی های شخصیتی او اشاره میکنند .

اما در اینجا به دنبال این نیستم که بگویم شاعر این مجموعه آرام ، فعل پذیر ، پر از حرف ، رهبر ، مردم آمیز و به طور کلی برون گراست ، بلکه می خواهیم به لایه ها ی پنهان شخصیت شعری او در این مجموعه اشاره کنیم .

گواه مطلب واژه (کلمه) است که از « کلمات زیر دندانتان صدا بدهد »(یک صندلی مقابل دریا ص 12) یک صندلی مقابل دریا شروع و به « کلمات مچاله در گلو » جزیره در حاشیه متن رسیده است .

در مجموعه اول 7 بار واژه ( کلمه یا کلمات ) بر میخوریم و در مجموعه دوم بیش از 43 بار . اما با زیبا آفرینی های  معتبر تر

انگار شخصیت درونی شاعر در واژه (کلمه )  پنهان شده و باید « حواستان به این کلمه باشد » .(جزیره در حاشیه متن ص 33)

و یا این « حرف پنهانی ندارد این کلمات ».(جزیره در حاشیه متن ص50)

 تصاویر زیبایی در آن دیده می شود که مخاطب را با خواندن مجموعه  به نا خود  آگاه ذهن شاعر می رود. 

شاعر این مجموعه احتمالا درون گرا نیست که بخواهد راه متفاوت از جریان اجتماعی را انتخاب کند و با خود شیفتگی به انزوا برسد .

به قول رودکی « با صد هزار مردم تنهایی ، بی صد هزار مردم تنهایی » بلکه انسان برونگرا، حاضر جواب ، قابل اعتماد و آرام است  با اینکه او در بطن جامعه حضور دارد و از جرئی ترین رویدادها ی زندگی بی تفاوت عبور نمی کند اما دچار سفارشات اجتماعی نشده و عناصر زبانی که انگشتان را از محیط میگیرند یک بخشی هم از محیط روانی او اثر می پذیرفته اند که در  شعر های  تقدیمی شاعر به سهولت دیده می شود نمونه ی زبانی گویا دو شعر « صبحا نه ی مرگ » و« آوار سنگ و صدا » است که نشان می دهد شاعر به شخصیت های فردی و جمعی اطرافش احترام قائل است .

به نظر می رسد وقتی شاعر به وجود شعر دست خواهد یافت که وجود کلمات را دریابد و انسانها را محترم بشمارد .

چیزی که او توانسته آگاهانه و نا خودآگاه در خود و به همین نوبه در شعرش پرورش دهد تا  مخاطب بتواند  با شخصیت  هنری او شعر ارتباط برقرار کند

بی گمان یدالله  شهر جو دغدغه های فراموش شده ی شخصیت پنهان شعر امروز را دارد .

منابع :

کتاب متن کامل زمینه ی روانشناسی هیلگارد ویراستار : دکتر محمد نقی براهنی / نقاب نقد : تهیه و تدوین شاهرخ تندرو

و با تشکر از زهرا خاک عضو هیات علمی دانشکاه پیام نور میناب

 

نفس...

نفس پاک صبا مشک فشان خواهد شد عالـم پیـر دگر بـاره جوان خـواهـــــد شد