فرصت (برای مجید رهپرور)
پشت ویترین عکاسی
همیشه فرصت مناسبی برای ثبت یک خاطره نیست
با زیر پوش سفید کپتان
به راحتی تمام خودت را از این عکس بالا کشیده ای
فلاش تند دوربین110
فرصت یک لبخند را از تو گرفته بود
همین که بخواهم دستم را...
همین که بخواهم لبخندت را ...
قلاش تند دوربین 110
روی لبت به مکث ایستاد
پشت ویترین عکاسی
همیشه فرصت خوبی برای ثبت یک خاطره نیست
فرصت خوبی برای درنگ یک رنج است
(پایان)
دلم با تو بود
تو ولی سرد شدی
آنقدر سرد که به ناچار گرمایم را به تو بخشیدم
و تو به من تهمت سرد شدن زدی....
و رفتی...!!
سلام اقای معلم ممنون از این شعر تازه
سلام اقای شهرجو
مثل همیشه عالی
ممنون از لطف شما.
سلام .اقای شهرجو
نمازو روزه هاتون قبول عیدتون مبارک
سپاس مریم خانم
امید که هر روزتان عید باشد.
بسیار عالی تقدیروتشکراز شاعر روشن فکر جنوب