هرمز نو

دلمشغولی های یک جنوبی

هرمز نو

دلمشغولی های یک جنوبی

از فرصت سوزی ها تا فرصت سازی ها

به بهانه ی تشکیل فرمانداری ویژه در میناب

 لازم نیست پشت سر هم  دلیل بیاوریم یا صغری ، کبری بچینیم تا همگان باور کنند که میناب دومین شهر استان است . ناگفته پیداست از قدمتی که در بلندای تاریخ از آن سخن رفته است و اعتباری که در هر سویی می توان از آن سراغی گرفت اما این تمام واقعیت نیست این می تواند صدای دهل شنیدنی باشد که از دور گوش نواز به نظر می آید اما وقتی در این حصار را می گشایید و وارد عرصه می شوی تازه می دانی : دانه ی فلفل سیاه و ... اما این کجا و آن کجا ؟!

این روزها میناب به عنوان فرمانداری ویژه نام گرفته است عنوانی که هنوز در باور عموم با ابهام های فراوانی روبرو است هنوز خیلی ها از هم می پرسند که مزایا و کارکردهای این ویژه بودن برای این شهرستان چه رهاوردی خواهد بود ؟ قرار است چه برتری های ویژه ای داشته باشند ؟

اگر این گونه خاکستری به فرمانداری ویژه بودن نگاه می کنیم بی گمان ریشه در فرصت سوزی های گذشته دارد فرصت هایی که در این سالها به راحتی از کنار آن گذاشته اند تا بتوان از هر گوشه ی این شهر درد و داغی را سراغ گرفت ، درد و داغی که باور یک نسل دارد آن را دنبال می کند ، دارم این فرصت ها را دنبال می کنم فرصت هایی که می توانست گرد و غبار غفلت ها را کنار بزند فرصت هایی که می توانست باعث رشد و تعالی باشد . و باید امروز آنها را در ویترین خاطره هایمان مرور کنیم .

فرمانداری ویژه بودن هر چه باشد یک فرصت است فرصتی که باید به دام فرصت سوزی ها نیفتد ، فرصتی که باید به دیده ی اغتنام به آن نگریست تا التیامی باشد . التیامی بر افسوس آن فرصت هایی که در چنگ باد رهایشان کردیم .

مردم باید فرمانداری ویژه بودن را در عمل مشاهده کنند مزایا و کارکرد آن را ببینند بدانند که این یک فرصت مغتنم است ببینند که در باد یک  نام و عنوان خوابیدن نیست ، آستین های بالا زده را ببینند ، دست های اراده را حس کنند . میناب و مردم مهربانش چشم به راه این فرصت ارزشمند هستند فرصتی که شایسته ی آنند تا رویاهای چندین و چند ساله خود را رنگی از شور و بهار بزنند . انشالله . ( پایان)