هرمز نو

دلمشغولی های یک جنوبی

هرمز نو

دلمشغولی های یک جنوبی

تهران نگاری (۲)

برای نوبت صبح بازدید از موزه فرش را برنامه ریزی کرده بودند این یعنی صبح یکشنبه از شعرخوانی خبری نیست.دیشب وقتی با مسلم داشتیم برنامه را مرور می کردیم متوجه شدیم تا چند ساعت قبل از پرواز روز سه شنبه هیچ وقت خالی نداریم . 

امروز صبح بازدید از موزه فرش را بی خیال شدیم و به عشق کتاب به خیابان انقلاب رفتیم خیابانی که برای هر بازدید کننده ای بوی علایق خاصش را می دهد برای من لبریز از بوی شعر بود بود دیدن آن همه شعر و شاعر در قالب کلمات هیجان خاصی را به همراه داشت. 

 وقتی پس از یک نصف روز پرسه در خیابان انقلاب به هتل لاله برگشتیم تنها فقط برای خوردن نهار فرصت داشتیم و بلافاصله به سمت مجموعه کاخ سعد آباد حرکت کردیم فاصله میان هتل تا مقصد فرصت خوبی برای یک خواب نیمروزی بود البته بسیار اندک. 

بازدید از مجموعه کاخ سعدآباد با حس عجیبی همراه بودحسی که میان تردیدو یقین ...ترس و امیدو...معلقت می کرد. 

برنامه شعر خوانی نوبت عصر امروز در فضای قهوخانه سنتی سعدآباددنبال شد فضایی که البته بسیار راحت و دلچسپ بود اما به باور من برای شعرخوانی چندان مناسب نبود. مسلم محبی امروز شعرخوانی داشت که با استقبال نسبتن خوبی مواجه شد .برنامه زنده موسیقی سنتی و شام پایان بخش برنامه های امروز بود.

تهران نگاری (۱)

دیروز با پرواز ساعت نه و نیم صبح وارد تهران شدیم.و در هتل لاله که برای مهمان جشنواره شعر فجر در نظر گرفته شده است مستقر شدیم .با مسلم محبی ـ غزل سرای خوش ذوق هرمزگانی ـ اتاق ۲۸۰ هتل لاله را تحویل گرفتیم. ساعتی استراحت و گردشی در عصر آدینه تهران تمام برنامه دیروزمان بود. 

ساعت هشت و نیم صبح حرکت به سمت کتابخانه ملی بود یعنی جایی که قرار بود مراسم افتتاحیه برگزار شود.اولین برنامه مان پس از ورود به کتابخانه ملی پذیرایی مفصلی بود که از میهمانان به عمل آمد بساط چای و نسکافه و شیرینی های رنگارنگ و البته چاق سلامهای شاعران با یکدیگر کاملن داغ بود.  

                 

 افتتاحیه با حضور شاعران و سایر مدعوین حوالی ساعت نه و نیم صبح آغاز شد شعرخوانی تحسین برانگیز محمدعلی بهمنی پس از سخنرانی های متداول جلسه خشک افتتاحیه را به سمت شاعرانگی سوق داد بجز بهمنی چند شاعر پیش کسوت دیگر هم شعر خواندند اما شعر خوانی شاعر چینی به زبان فارسی چیز دیگری بود. 

همه برنامه عصر که از ساعت چهار آغاز شد به شعر خوانی شاعران اختصاص داشت. جلسه با یکه تازی غزل سراها پیش می رفت و از شاعران غیر کلاسیک خبری نبودبالاخره این طلسم شکسته شد و من به عنوان اولین شاعر غیر کلاسیک دعوت شدم تا شعر خوانی داشته باشم البته پس از من دوشاعر دیگر یعنی آقای قاسمی از کرمانشاه و خانم ترنج از اصفهان هم شعر سپید خواندند.جلسه شعر خوانی حوالی ساعت هفت به پایان رسید.